یادداشت✍
محمدعلی خالق نژاد
انسانها دارای قدرت آفرینندگی هستند ،انسانهایی که درد مشترک دارند و هویت دینی و ملی مشترکی دارند به نام ملّت شناخته می شوند جمعیت کشور ایران در حال حاضر بالغ بر۸۵میلیون نفر میباشد.
جمعیّت جوان همواره یکی از ارکان اصلی قدرت نظامی و اقتصادی در عرصه های مختلف علمی،صنعتی،کشاورزی ،اقتصادی، اجتماعی و…کشور محسوب میشود زیرا توسعه کشورها با رشد نیروی انسانی و ازدیاد جمعیت صورت می پذیرد.
متاسفانه عواملی از قبیل امیدواری به آینده بهتر و عدم دستیابی به اشتغال فرزندان به رغم داشتن تحصیلات عالی ،عدم اشتغال مناسب به علت وجود بعضی تبعیضها ورانت هادر استخدام و اشتغال جوانان و نیز شیوع تورم مهار نشدنی و گرانی لجام گسیخته و بیش از حد تصور به ویژه در بخش مسکن و سایر هزینهها ی سرسام آور زندگی موجبات عدم تمایل جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده و به تبع آن عدم رغبت به فرزند آوری در میان مزدوجین قشر متوسط و حتی متوسط به پایین جامعه که با وجود تورم بالا هر روز فقیرترشده و به سقوطی آزاد به زیر خط فقر تن در داده اند و از سویی هم هزینههای سرسام آور ازدواج وافاقه نکردن امتیازات دولتی از قبیل وام ازدواج وغیره که تا بحال تآثیر مثبتی در امر ازدواج جوانان نداشته بنابراین جوانان ناگزیر به تن دادن به زندگی مجردی ویا افزایش پدیده طلاق در میان جوانانی که از عهده مخارج زندگی بر نمیآیند گردیده است.
بدیهی است این عوامل وعوامل دیگری ازاین قبیل یک فضای روانی ناامن وسرشار از یاس وسرخوردگی وناامیدی در میان جوانان بوجود آورده بنابراین هر وعده ای سرابی بیش نیست واز برانگیختن خفیف ترین موج شادی و نور امید در قلب جوانان مجرد عاجز است. هرنگاه ستایش آمیزی نیشتری می شود که در مغز استخوانش فرو می رود وهر نازی زنجیری می شود بر پایش وهر دست نوازشگری پنجه ای می شود که گلویش را می فشارد.
البته ناگفته نماند جوانی بیش ازحدّ جمعیت برای دولتها در زمینه ایجاد اشتغال وازدواج و….مشکل ساز است لذا سیاستهای آموزشی طولانی مدت ومشغول ساختن جوانان به خود از جمله سیاستهایی بوده که سن ازدواج را بالا برده وجوانان امروز به پیر پسرها وپیر دخترها تبدیل شده اند . باتوجه به موارد پیش گفته برابر آمارهای ارائه شده بدیهی است نرخ باروری از ۲/۱درسا۱۳۹۵ به ۱/۷۴ در سال ۱۳۹۸ رسیدواین روند کاهش همچنان ادامه دارد و به علت کاهش موالید در کشور در یک دوره ۲۰ساله یعنی تاسال۱۴۲۰ جمعیت سالمندان کشور دو برابر خواهد شد و این اتفاق که از ۲۰ سال قبل شروع شده در ۱۸سال آینده نتیجه اش پیری روز افزون جمعیت خواهد بود واین در حالیست که درکشورهای دیگر این اتفاق در یک دوره ۱۰ ساله به وقوع می پیوندد.
این فاجعه درحالی برای ایران رقم می خورد که دولتی اسلامی بر سرکار است بدیهی است در احادیث و روایات و منابع اسلامی کاهش جمعیت مسلمانان مذمّت و مورد نکوهش قرار گرفته و همسر مایه آرامش و فرزند نور چشم و زینت بخش زندگی تلقی گردیده و زندگی مشترک عامل نشاط و انبساط خاطر واُنس واُلفت ومَوَدَّت میان زن وشوهر دانسته شده و هرگونه تفرقه و جدایی غیر اصولی و غیرمنطقی خواسته ای شیطانی تلقی گردیده است. پرواضح است برخی کارشناسان بانگرش تک بعدی به قضیه کاهش جمعیت درایران سبک زندگی مدرن واشتغال زنان وشهر نشینی ورفاه زدگی ونیز تحصیلات عالیه را عامل موثر در کاهش موالید وتناسل ذکر کرده اند و این درحالیست که برابر آمار موجود درسال (۱۳۵۷) ۶۹درصد مردم ایران روستا نشین بوده وجمعیت ایران نیز ۳۶میلیون نفر بود و از طرفی اگر علل مذکور راازعوامل اصلي کاهش جمعیت جوان بدانیم بایستی درمیان اغلب مردم دنیا کاهش جمعیت اتفاق می افتاد من باب مثل اکثر فوتبالیستهای به نام دنیا خصوصا رونالدو ومسی و از ثروتمندان عرب کشورهای همسایه حاشیه خلیج فارس ثروتمندتر سراغ دارید که همگی دارای فرزندان بسیاری هستند؛ پس این عامل امری منطقی وعقلانی به نظر نمی رسد.
جمعیت دانشجویی ایران ۳۱۸۲۹۸۹نفر می باشد یعنی ایران به اندازه ژاپن ۱۲۶میلیونی وبه اندازه ۳/۵ برابر کشور آلمان ۹۰میلیونی دانشجودارد حال قابل تعمق ومداقه است در دین مبین اسلام که قدرت آفرینندگی انسان مبتنی بر خرد وتحصیل وعلم ودانش است ” اگر خواهی به کوی سعادت سفر کنی/ باید کسب دانش وفضل وهنر کنی/” این استعداد خاص انسان آگاه وعاقل وخردمند است که می تواند بسازد یعنی رفتار اجتماعی انسان تابع روح واحساس لطیف اوست که زاده محیط اخلاقی، دینی وتربیت نخستین اوست وافکار فلسفی آدمی تابع اندیشه وعقل اوست که زاده استدلال ومطالعه و شناخت و علم اوست .علی ایحال با این توصیفات جوانان ایران باید ماهیت انسانی،اسلامی خویش را باتکیه برآموزه های دینی وفرهنگی خود که مُلهِم از تعالیم عالیه دین مبین اسلام است خلق کنند و انسان ساخته شده براساس جامعه،مکتب وتاریخ ،در میان جبر تاریخ سازنده تقدیر خویش باشد.
ما تاکیدات دین مبین اسلام را مبنی بر مذمّت کاهش جمعیت ومزایای ازدواج وداشتن فرزندان را متذکر شدیم. بعد از سپری شدن ۴۴ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران دین گریزی و در موارد نادری عدم پایبندی جوانان به آموزشهای دینی و تشکیل خانواده براساس معیارهای دین مبین اسلام وگاهاً طغیان بر نصِّ صریح(حجاب) چه توجیهی دارد؟ چرا جوان امروزی به راحتی به فحشا و بی بندو باری وارضای جنسی خارج از چهارچوبهای دینی ومذهبی کشیده می شود؟ اما تن به ازدواج قانونی نمی دهد؟ مشکل وگره کار کجاست ؟ تمام تاریخ یعنی تاریخ گذشته و آینده در واقع ظرف زمانی است که در آن تکوین می یابد. با این تعریف یک جوان ایرانی باتکیّه برتاریخ دینی و ملی خویش باید ساخته و پرداخته شود و انسانی مطیع و منقاد قانون و شرع مبین اسلام که تمام راهکارهای قانونی وکاربردی برای تشکیل خانواده و ازدیاد نسل را در حدّ اعلای درجه پیش روی جوانان قرار داده اما بعضاً مشاهده میشود که اینطور نیست؟!
چرا جوانان امروزی که به نسل z معروفند آینده روشنی برای خود متصوّر نیستند و دائم عَلَمِ طغیان ورایَتِ عُصیان بدست می گیرند و از ازدواج گریزانند؟ کجای کار لنگ است ؟! به عقیده راقم سطور به دلیل نبودن امکانات و اشتغال مناسب و پایدار، آینده جوانان امروزی در ظرف زمانی فوق مغفول مانده و به این علت نیز جوانان برای خود آینده روشنی متصور نیستند تا نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده و به تبع آن فرزند آوری و رشد جمعیت اقدام نمایند و اما در این راستا استراتژی نظام ودولت چه می تواند باشد؟
در کشور ما معمولا مسئولین بسیار آرمانی سخن می گویند که برای یک دانش آموز و دانشجوی جوان رسیدن به آن آرمان سخت می شود؛ اما در این میان متاسفانه خود سلیقهای عمل میکنند و در این راستا قانون آیات قرآنی و روایات دینی و سخن بزرگان تاثیر خود را از دست میدهد. بطوریکه در ایران آموزشهای علمی و دینی بگونهای است که شاگرد را برای پریدن ازیک مانع یک متری آموزش میدهند ولی درروز امتحان در مقابل دیوار بلندی قرار میگیرد که درمانده وسرخورده می شود .
بدیهی است برای بهبود وضعیت کشور و سربه راه شدن جوانان و تعامل ملت با دولت و مردم باید بسیاری از مشکلات پیش رو را مسئولان حلّ و فصل نموده و با تساهل و تسامح به بسیاری از بایدها و نبایدها تن بدهند؛ چرا که در غیر این صورت هرروز شکاف دولت ملت و شکاف طبقاتی و ناامیدی به آینده و گستاخی ملت در مقابل حاکمیت و به تبع آنها کاهش جمعیت جوان امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
با توصیفاتی که ذکر شد برای جلوگیری از روند کاهش جمعیت و بالابردن روند روبه رشد جوانی جمعیت لازم است دولت اسلامی راهکارهای مناسب ازقبیل ایجاد اشتغال و مسکن مناسب براساس آموزه های اسلامی مسیر ازدواج وتشکیل خانواده و در نتیجه فرزندآوری را تسهیل نموده تا بدینوسیله روند کاهش جوانی جمعیت معکوس گشته و به تبع آن جوانی جمعیت در یک بازه زمانی روبه فزونی نهاده و این نقیصه برطرف گردد.دراین صورت است که امید به زندگی وآیندهای روشن در قشر جوان روند صعودی پیدا خواهد کرد و شاهد پدیده جوانی در جمعیت و در نتیجه آبادانی بیش از پیش میهن اسلامی خواهیم بود.